یادداشت دکتر علی اکبر ولایتی به مناسبت روز ملی خلیج‌ فارس 

حاکمیت ایران بر جزایر سه‌ گانه خلیج‌ فارس 

آبراه بسیار مهم خلیج‌فارس از ابتدای تاریخ مکتوب هرودوت و گزنوفون و پلوتارک تحت نام سیونس پرسیکوس و کتیبه مکتوب حجاری شده نوشته داریوش کبیر در دوره هخامنشیان، که سال ۱۸۵۶ میلادی توسط فردینالد دلس پس کشف گردید، همواره جزئی از کشور ایران بوده و به همین نام توسط ایرانی‌ها و دیگر کشور‌ها در دور و نزدیک شناخته می‌شده است.
آبراه بسیار مهم خلیج‌فارس از ابتدای تاریخ مکتوب هرودوت و گزنوفون و پلوتارک تحت نام سیونس پرسیکوس و کتیبه مکتوب حجاری شده نوشته داریوش کبیر در دوره هخامنشیان، که سال ۱۸۵۶ میلادی توسط فردینالد دلس پس کشف گردید، همواره جزئی از کشور ایران بوده و به همین نام توسط ایرانی‌ها و دیگر کشور‌ها در دور و نزدیک شناخته می‌شده است.
کد خبر: ۱۵۰۱۷۷۷

داریوش در این کتیبه درباره کانال سوئز نوشته‌: «منم داریوش، شاه شاهان، شاه کشور‌هایی که تمام نژاد‌ها مسکون است، شاه این سرزمین بزرگ تا آن دورها، پسر ویشتاسب هخامنشی، من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند، این ترعه کنده شد، چنان که فرمان دادم و کشتی‌ها از مصر به‌وسیله این کانال به‌سوی ایران روانه شدند، چنان که اراده من بود.»

لذا حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه، تنب بزرگ و تنب کوچک ریشه در دوره‌های پادشاهی هخامنشی، اشکانی و ساسانی دارد. در این دوران، نظم و امنیت ایرانی بر سراسر پهنه آبی خلیج پارس و جزایر آن حاکم بوده است. 

جزایر سه‌گانه در سال ۱۹۴۸ میلادی به‌طور کامل به اشغال امپراتوری بریتانیا به عنوان قیم رسمی امارات متصالحه درآمد، اما تا سال ۱۹۷۱ هیچ‌یک از دولت‌های وقت ایران این اشغال را نپذیرفتند و ابوموسی به همراه تنب بزرگ و تنب کوچک در تقسیمات کشوری ایران قرار داشت و اولین بار دولت انگلیس که همواره چشم طمع به این بخش حیاتی از ایران داشته، پایگاهی تجاری تحت نام کمپانی هند شرقی در بمبئی ایجاد کرد و از اوایل دولت صفویه با امکانات دریایی به سواحل کشورمان در دریای عمان و خلیج‌فارس نزدیک و مشغول کار تجاری شد تا بتواند به این منطقه مهم نزدیک شده و بر آن مسلط شود؛ لذا به برخی برهه‌های تاریخی مهم در این مسأله مختصرا اشاره می‌کنم:

۱-در سال ۱۴۹۳ میلادی پرتغالی‌ها دماغه امیدنیک را تصرف کردند و از آنجا به هرمز و بندر گمبرون (بندرعباس کنونی) رفتند و آن‌ها را اشغال کردند.

وقتی در سال ۹۹۶ قمری شاه عباس به پادشاهی رسید، با شکست ازبک‌ها و اخراج آن‌ها از خراسان و شکست عثمانی و اخراج آن‌ها از تبریز و آذربایجان امور داخلی را سامان داد و سپس لشکری بزرگ به فرماندهی امام قلی‌خان برای بازپس‌گیری جزیره هرمز و بندرعباس تشکیل داد و با دیپلماسی بسیار قوی نایب‌السلطنه انگلیس در کمپانی هند شرقی را متحد خود ساخت و آن‌ها با نیروی دریایی و ایران با نیروی زمینی پرتغالی‌ها را شکست دادند و این بنادر را آزاد کردند؛ و این در حالی بود که بقیه بنادر و مناطقی که پرتغالی‌ها اشغال کرده بودند تا نیمه دوم قرن بیستم همچنان در اشغال آن‌ها بوده است، مانند کشور‌های گینه بیسائو، دماغه سبز، آنگولا، موزامبیک، گوا در هند، تیمور شرقی و ماکائو چین آزاد نشدند و ایران تنها کشوری بود که آن‌ها را بیرون راند و خلیج‌فارس را بازپس گرفت.

۲-از زمان کریمخان زند که شخصی شجاع و قاطع بود مرز ایران از حاشیه جنوبی خلیج‌فارس (بحرین و کویت، …) و مکران (شمال سواحل خلیج‌فارس) تا تفلیس و دربند گسترده بود که تا زمان ناصرالدین شاه این مرز‌ها باقی بود.

۳- در زمان قاجاریه به واسطه ناتوانی سلسله قاجار در اداره کشور مخصوصا در زمان ناصرالدین شاه انگلیسی‌ها جزایر بوموسی را اشعال کردند و پرچم خود را بالا بردند. 

در اوج اقتدار استعماری کمپانی هند شرقی در هند، در زمان میرزا علی‌اصغر‌خان اتابک آخرین صدراعظم ناصر‌الدین‌شاه مابین سال‌های ۱۲۶۴ تا ۱۳۱۳ هجری قمری که ناصر‌الدین‌شاه ترور شد، انگلیسی‌ها برای تثبیت موقعیت نظامی و ژئوپلیتیک خود در این جزایر پرچم خود را بالا بردند و بعد از آن اتابک دستور داد که پرچم انگلیس را پایین آورده و مجددا پرچم ایران را به‌جای خود بازگردانند، ولی به‌واسطه بی‌سر‌و‌سامانی اواخر حکومت قاجار مجددا انگلیسی‌ها پرچم ایران را پایین آورده و پرچم انگلیس را بالا بردند. 

انگلیسی‌ها وقتی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس را تصرف کردند در هر گوشه شیخی را از عرب به حکومت رساندند. در امارات، بحرین، قطر، کویت و ... تا سال ۱۹۷۱ که تصمیم انگلیس بر آن شد تا تمام پایگاه‌هایش را در شرق مدیترانه تخلیه کند. آن‌ها ابوموسی را که جزء قطعی ایران بود به شارجه دادند که با امارات در تخاصم بود. 

۴-پس از عقب‌نشینی انگلیس از منطقه عملا امارات متصالحه تاسیس شد و شیوخ عرب در جزایر سه‌گانه رفت و آمد داشتند. تا زمان پهلوی دوم که انگلیسی‌ها از شاه خواستند که بحرین را از ایران جدا کند و آن‌ها در عوض جزایر سه‌گانه را به ایران برگردانند و شاه پذیرفت و از آن روز موضوع جزایر موضوع مناقشه‌برانگیزی بین ایران و امارات بوده است. انگلیسی‌ها از او خواستند که اگر بحرین را واگذار کند، در عوض طرف‌های مقابل نسبت به جزایر سه‌گانه ادعایی نداشته باشند.

همه قرائن ازجمله نقشه جغرافیایی که در اسناد وزارت دفاع انگلیس در قرن ۱۹ هست و یکی از افراد وطن‌پرست ایرانی از انگلیس‌ها گرفته بود و اکنون نسخه‌ای از آن در وزارت خارجه موجود است، اقرار مدعیان انگلیسی را در این رابطه که این جزایر به ایران تعلق دارد، ثابت می‌کند.

اما انگلیسی‌ها که همواره تاریخی پر از فریب و نیرنگ و تجاوز و زورگویی دارند متنی برای توافق و تحویل جزایر به ایران آماده کردند که به طور قطعی در آن پذیرش اماراتی‌ها وجود نداشت و این موضوع را مثل استخوان لای زخم گذاشتند و موجب شد امارات مدعی این امر باقی بماند.

امیر خسرو افشار، سفیر وقت ایران در انگلیس تلاش بسیاری کرد پرونده حقوقی جزایر را که کاملا مستحکم و غیرقابل تغییر بود به سازمان ملل ببرد و در آنجا مصوب کند، اما لیبی به عنوان نماینده اعراب از ایران شکایت کرد و آن را ناکام گذاشت. 
۵-بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران بر حقوق حقه خود پافشاری کرد و از آن پس و بعد از حمله ناکام صدام به ایران که خود را نماینده اتحادیه عرب می‌دانست و شکست او در حمله به کویت در آخرین نامه خود به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پذیرفت که قرارداد ۱۹۷۵ معتبر است و مرز آبی ایران و عراق ۸۰۰ کیلومتر است یعنی تا تنگه هرمز متعلق به عراق است. (عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر، قراردادی میان کشور‌های ایران و عراق با وساطت الجزایر بود که خط مرزی ایران و عراق در آب‌های اروند‌رود را تعیین کرده‌است.)

در زمان صدام امارات هیچ مشکلی درباره جزایر نداشت، اما بعد از جنگ خلیج‌فارس اماراتی‌ها برای جزایر مدعی شدند و در آخرین اجلاس سران عرب در زمان صدام در عراق، صدام به شیخ زائد در این رابطه معترض شد. 

نتیجه این‌که انگلیس و آمریکا که همواره می‌خواهند از هر وسیله‌ای علیه ایران استفاده‌کنند امارات را تحریک می‌کنند. 
اما توصیه و پیشنهادی دوستانه به برادران اماراتی‌:
شما و همه کشور‌ها در طی سال‌های بعد از انقلاب بار‌ها ایران را آزموده‌اید و دیده‌اید که ایران به عنوان پناهگاه سنتی شما همواره از مسلمانان حاشیه جنوبی خلیج‌فارس دفاع کرده و می‌کند.

دوستان عرب ما می‌دانند که از قبل از اسلام تا‌کنون همواره ایران از کشور‌های جنوب خلیج‌فارس بدون چشم داشت حمایت کرده است.

در زمان حمله ابرهه به یمن، حاکم یمن از ایران کمک خواست و ایران به او کمک کرد همین کار را نادرشاه هم انجام داد.

اکنون نیز ما و شما به عنوان دو کشور مسلمان همواره کنار هم هستیم و با تحریک کشور ثالث نباید این رابطه تخریب شود. بهتر است حسن همجواری همواره رعایت و تقویت شود. 
نظمی که از دوران پس از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد به وجود آمده است درحال فروپاشی است. این نوع اقدامات که انجام می‌دهید برای شما بهره‌ای ندارد و اسرائیل با همه چسبندگی که به غرب به خصوص آمریکا داشت اکنون خود رها شده و انشاالله به زودی این غده سرطانی برداشته می‌شود و حتی انگلیس نیز مورد بی‌توجهی آمریکا قرار گرفته است. درواقع با اقدامات جدید آمریکا و روسیه و چین و ایران باید گفت کشتیبان را سیاستی دیگر آمده و موازنه حاکمیت بر دنیا و منطقه در حال تغییر و دنیای جدیدی در حال شکل‌گیری است که کاملا متفاوت خواهد بود و جمهوری اسلامی در دنیای جدید با اقتدار پیش می‌رود. مواضع کشور ما کاملا بر اثر استغنا و استقلال است. ایران با قدرت دفاعی بی‌نظیر خود یکی از قدرت‌های آسیا و کشوری تعیین‌کننده در صحنه بین‌الملل خواهد بود.

همچنین باید به این نکته اشاره کرد که متاسفانه در دهه‌های اخیر در زمینه اهمیت خلیج‌فارس و فعالیت در جهت مقابله با جعل عنوان و مخصوصا اقدامات تبلیغی، کوتاهی‌هایی صورت پذیرفته است. اکنون که دولت چهاردهم تلاش‌های بسیار خوبی در جهت احیای هویت ایرانی اسلامی و ایجاد وفاق ملی در کشور ایجاد کرده و این تلاش‌ها ادامه‌دار است، اینجانب به عنوان عضو کوچکی از جامعه فرهنگی و دانشگاهی کشور و رئیس کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به رئیس جمهور محترم و دولت خدوم و فرهنگی و کلیه دستگاه‌های مسئول و مرتبط در نظام جمهوری اسلامی، پیشنهاد می‌کنم به مسأله فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در تمام حوزه‌های اجرایی و مدیریتی کشور بهای بیشتری بدهند تا بتوانیم با برنامه‌ریزی و اقدامات عملی و فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای و تبلیعی در حوزه خلیج‌فارس و جزایر سه‌گانه، قدرت نرم جمهوری اسلامی را در منطقه افزایش دهیم.

یکی از اقدامات موثر در این زمینه انتقال فعالیت‌ها و رویداد‌های مهم و شناخته شده به حوزه جنوبی کشور و خلیج‌فارس است؛ لذا یکی از پیشنهاداتی که در این زمینه می‌تواند موثر واقع شود این است که دولت محترم از این فرصت به‌وجود آمده در این دوره استفاده کند و مکان برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر را که سابقه‌ای طولانی دارد و در دنیا شناخته شده است به حوزه خلیج‌فارس منتقل کند و حتی در صورت امکان نام آن را به خلیج‌فارس تغییر دهد تا کشور از مزایای رسانه‌ای و تبلیغی آن بهره ببرد و این کار می‌تواند اقدام موثری در این زمینه باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
۲۵ سال با «جام‌جم»

گفت‌وگو با دکتر مراد عنادی، مدیرعامل موسسه«جام‌جم» در آستانه بیست و ششمین سالگرد انتشار این روزنامه

۲۵ سال با «جام‌جم»

نیازمندی ها